|
|
بازدید : 703
نویسنده : سیروس زرگوش
|
|
تلنيت (يک ژل طلائى ترانسلوسنت که داراى مقدارى ساختمان سلولى است ) و سمى تلينيت (بطور ناقص از ژله هوموس پر شده است ) هستند.
2- اکسينيت يا ليپتينيت (Exinite or lip tinite) شامل مواد گياهى مقاومتر و کوچکتر زير است :
a) آلگينيت مشتق شده از قارچ
b) اسپورنيت مشتق شده از گرده گياهان .
C) رزينيت داراى ترکيب رزين گياهى .
d) کوتينيت بخشهاى کوتيکول ماسرالى شده .
e) سوبرينيت د ربافتهاى چوب پنبهاى همراه تلينيت است .
3- اينر تينيت که شامل گروهاى زير است :
فوزينيت (fusinite) داراى ساختمان سلولى با ديواره کربنيزه شده ، اوپاک وسمى فوزينيت که اختصاصات بين ويترينيت و فوزينيت دارد.
4-ميکرينيت (Micrinite) يک ماده باقى مانده اوپاک است .
5-اسکلروتينيت (Sclerotinite) که از قارچ(fungi) تشکيل شده است .
آنتراکسيلون و آتريتوس اجزاء تشکيل دهنده زغال هستند که بوسيله برخى از پترولوژيستهاى ذغال آمريکاى شمالى بکار ميرود .
1- آنتراکسيلون مواد ترانسلوسنت هستند که از بخشهاى چوبى د رختان بوجود ميايند .
2- آتريتوس بخشهاى گياهان تخريب شده و ماسرالى شده اوپاک و ترانسلوسنت مى باشند . اين اصطلاح براى همه مواد غير انتراکسيلون بکار ميرود.
1-6-2- مينرالها Minerals
بخش کانيايى زغالسنگ شامل بخش غير ارگانيک غير قابل اشتعال آن است و از کانيهائى ساخته شده است که يا تخريبى اند يا بصورت برجا(authingen) تشکيل شده است و ممکن است د رمراحل اوليه و يا ثانويه فاز زغال شوندگى د ران وارد شود.مهمترين مجموعه کانيايى د رجدول شماره (3) آورده شده است .
مواد کانيايى که در اب تشکيل ميشوند د رطول کانالهائيکه مجموعه مواد ارگانيک را مى برد به داخل آنها حمل مى شوند . هنگامى که اين کانالها د رحالت سيلابى قرار مى گيرند مواد تخريبى برروى مواد ارگانيکى ته نشين شده و اين بخشها معمولا" بعنوان بخشهاى غنى از کانيها در زغال ديده مى شود. مواد غنى از بخشهاى کانيايى که د رکف تورب زارها (peat Swamp) وجود دارد ممکن است د راثر تراکم و يااشفتگى زيستى (bioturbation) با مواد ارگانيکى مخلوط شوند.
مواد کانيايى حاصل از باد نيز مهم است و مى تواند بعنوان يک بخش مهم درزغال باشد زيرا سرعت تجمع در مردابها بسيار پائين است . مردابهاى ذغالى که در نزديک نواحى فعال آتشفشانى قرار دارند ممکن است مقادير بالائى از مواد کانيايى را دريافت نمايند.
ليتولوژيهاى همراه زغالسنگ همانند رس آتشخوار (Flint Clay) و سنگهاى رسى (Tonsteins) نشان دهنده چنين نهشته هاى ولکانيک هستند و اگر واقعه آتش فشانى در مدت زمان کوتاه اما گسترده باشد بويژه بعنوان يک افق چينه شناسى شاخص در سکانس زغالسنگ مفيد مى باشد.
کانيهاى برجا آنهايى هستند که در طى و يا بعد از نهشته شدن در داخل تورب (peat) و يا زغالسنگ در طى زغالى شدن وارد مى شوند .کانيهاى رسوب کرده ممکن است در داخل تورب پراکنده و يا بصورت مجتمع ديده شوند . در حاليکه سيالات غنى از کانيها که در طى مراحل آخرى زغالى شدن وجود دارند بيشتر تمايل دارند که کانيها را در ها و حفره هاى باز در داخل زغالسنگ رسوب دهند . محصولات رايج چنين کانى سازى معمولا" کانيهاى کلسيم و آهن مثل کلسيت ،آنکريت ،سيدريت ، پيريت همراه با سيليس به شکل کوارتز هستند . عنصر گوگرد تقريبا" د رهمه ذغالها ديده مى شود . اين عنصر معمولا" در بخش ارگانيک ذغال وجود دارد اما بخش غير ارگانيک و يا کانيايى آن نيز بصورت پيريت ديده مى شود . پيريت ممکن است بصورت اوليه تخريبى يا بصورت ثانويه د رنتيجه احيا گوگرد در آب دريا تشکيل شود . در حال حاضر يک ارتباط محکمى بين مقادير بالاى گوگرد زغال سنگ و منشا دريايى آن شناخته شده است .
کانيهاى رسى معمولآ" بين 60تا80 درصد بخش کانيايى زغال را تشکيل ميدهد . منشا آنها پيچيده است . مى توانند منشايى تخريبى و يا ثانويه داشته باشند. شرايط شيميايى د رمحل رسوب گذارى نيز برروى نوع کانيهاى رسى همراه با ذغال تاثير مى گذرارد، بويژه در مردابهاى آب شيرين با مقدار ph پائين بيشتر با شرايط آلتراسيون برجاى اسمکتيت ،ايليت و کانيهاى رسى لايه هاى مخلوط کائولينيت سازگار است.
معمولا" ايليت درزغالسنگهاى باپوشش دريائى غالب است ، درحاليکه کائولينيت در زغالهائى که شرايط دريائى در آن تاثير نداشته است ديده مى شود . کانيهاى رسى ثانويه که در اثر دگرسانى کانيهاى رسى اوليه مثل کلريت بوجود مى آيند عمدتا درزغالهائى که تحت تاثير فشار و حرارت بالا تر قرار گرفته اند ديده مى شوند.
کانيهاى رسى د رزغال سنگ به دو صورت ديده مى شوند ، بصورت، tonstein يا بصورت ادخالهاى بسيار ريز پراکنده د رماسرالهاى ليتوتايپ Tonstien بصورت تخريبى و يا فرايند برجا تشکيل مى شود و بويژه همراه با فعاليتهاى آتشفشانى ديده مى شوند و معمولا حاوى کائولينيت ،اسمکتيت و کانيهاى چند لايه اى همراه با کانيهاى فرعى مى باشند.
کانيهاى رسى مى توانند همه ميکرو ليتوتايپها را آغشته نمايند .آنهائى که داراى آغشتگى حجمى کمتر از 20 درصد هستند بعنوان آغشته توسط رس (Contaminatted by clay) آنهايى که داراى 20 تا 60 درصد هستند اصطلاح آرژيليت کربن دار(carbargillite) و اگر مقدار رس بيشتر از 60 درصد باشد ليتولوژى آن ديگر ذغال نيست بلکه يک شيل آرژيلى است .
کانيهاى رسى د رحضور آب داراى خاصيت تورم پذيرى هستند . اين تورم (swelling) همراه با کاهش مقاومت بوده و خرد شدن نتيجه آن است . اين پديده بويژه د رمعادنى که ذغالسنگ در کف و سقف داراى بخش غنى از رس است اهميت دارد چون باعث ناپايدارى و همچنين مشکلاتى درزهکشى و خارج کردن آب از محل کارهاى زير زمينى و يا معدنکارى باز مى شود.
همه کانيهاى ذکر شده د ربيابان توسط زمين شناس بصورت ماکروسکوپى دررخنمونها و يا مغزه ها ى حفارى قابل تشخيص است و.کانيهاى ديگرى وجود دارند که ممکن است پتانسيل کاربردى ذغال را تحت تاثير قرار دهند و در نمونه هاى دستى قابل شناسائى نبوده و فقط از طريق آناليز شيميائى قابل تشخيص باشند.
مقدارمواد کانيائى محتوى زغال سنگ و سنگهاى ميزبان اطراف برروى خواص کف و سقف زغالسنگ ،بويژه مقاومت و عکس العمل آن در مقابل آب تاثير دارد ، ضمن آنکه برروى ترکيب غبار هاى معدنى که داراى ذرات کمتر از 5 ميکرون هستند مخصوصا" د رمعدنکارى زير زمينى تاثير گذار هستند. مقادير بالاى کوارتز درغبار برروى قابليت شستشوى ذغال و در نتيجه بر روى يلد(Yield) و يا خاکستر ذغال شصته شده اثر مى گذارند.
ناخالصى هاى کانيايى برروى مزيت ذغال بعنوان سوخت کوره تاثير گذار است . نقطه ذوب پائين خاکستر باعث نهشته شدن خاکستر شده و خوردگى در کوره افزايش يافته و قابليت هدايت حرارتى (Convection) کاهش مى يابد .حضور کانيهاى فسفر د رزغال که معمولا" بصورت فسفريت و يا اپاتيت است باعث تشکيل سرباره در کوره مى شود و فولاد بدست آمده از چنين زغالهائى غنى از فسفر معمولا" شکننده هستند.
:: برچسبها:
زغال سنگ ,
مارالها ,
ویترینیت ,
هومینیت ,
رزینیت ,
اینرتینیت ,
سوبرینیت ,
کوتینیت ,
آنتراکسیلون ,
مینرالها ,
|
|
|